چگونه نقاط ورود و خروج مناسب به بورس را تشخیص دهیم؟
تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۴۳۷۶۰
سرمایهگذاران مختلف، افق سرمایهگذاری گوناگونی دارند. برخی از آنها دید کوتاهمدتی دارند و برای بازههای زمانی کوتاه، راهی بازارهای مختلف میشوند و با کسب سودهای موجود در آن بازار در آن مقطع زمانی از آن بازار خارجشده و بهدنبال فرصت سرمایهگذاری دیگری میگردند که پتانسیل خلق سود را برای آنها داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش دنیای اقتصاد، معمولا برای گروه دوم یعنی سرمایهگذارانی که افق زمانی طولانیتری دارند، چندان نقاط ورود و خروج در روندها مهم نیست. البته شایان ذکر است که ورود در نقطه بهینه به بازارها و در زمانیکه بازار موردنظر دچار حباب مثبت قیمتی نیست، میتواند فعالیت سرمایهگذاری فرد را زودتر به کسب بازدهی منتج کند، اما در یک نگاه مقایسهای میتوان اینچنین استنباط کرد که شناسایی نقاط مناسب و بهینه برای خرید و فروش برای سرمایهگذارانی که دید و افق زمانی کوتاهمدتی دارند، بسیار حیاتیتر و مهمتر از سرمایهگذاران بلندمدت است. برای مثال اگر پورتفوی مبنا را شاخصکل بورس تهران قرار دهیم، کسی که در سقف مرداد سال۹۹ وارد بازار سهام شده، بعد از گذشت قریب به سه سالاز آن مقطع، هنوز در باتلاق ضرر غوطهور است، در سمت دیگر اگر کسی در آبان سالگذشته اقدام به خرید سهم در بورس تهران کرده باشد، با توجه به رقم کنونی شاخص، اکنون از فعالیت سرمایهگذاری خود سود کسب کردهاست. همین موضوع اهمیت نقاط ورود و خروج مناسب به بازارها را بیش از پیش به مخاطب یادآور میشود. اما در بازاری مثل بورس تهران، یک سرمایهگذار که افق زمانی کوتاهمدت دارد و قصد دارد از نوسانات قیمت سهام حداکثر بهره را ببرد، چگونه نقطه شروع روندهای صعودی را تشخیص دهد؟ یک فرد برای پاسخ به چنین سوالی باید چه فاکتورها و پارامترهایی را زیرنظر گرفته و تحلیل کند؟
مسائل پولی و بانکی
در پاسخ به سوال فوق میتوان گفت که عموما برای تشخیص نقاط ورود مناسب به بورس، فرد باید تسلط کاملی بر اقتصاد کلان داشته باشد و اثر تغییرات در ترکیب کلهای پولی و درصد تغییرات آنها و اتفاقات حاکم بر نظام پولی و بانکی بر بازار سهام را بهدرستی درک و سپس تجزیه و تحلیل کند. بهعلاوه فرد باید توانایی تجزیه و تحلیل و ربطدادن زنجیروار مفاهیم به یکدیگر را داشته باشد. برای مثال وقتی رشد نقدینگی از متوسط بلندمدت خود فاصله معناداری میگیرد، فرد باید از این گذرگاه تورم افسارگسیخته ماههای آتی را پیشبینی کند و تشخیص دهد که با وجود نرخ بهره حقیقی موجود در اقتصاد و تورم بالا، سپرده بانکی پناهگاه مناسبی برای حفظ ارزش سرمایه فرد دربرابر تورم نخواهد بود و برای جلوگیری از کاهش پول باید پول خود را به بازاری انتقال دهد که پتانسیل حفاظت از ارزش سرمایه وی را دارد.
شتابگرفتن رشد نقدینگی باید فرد را به این نتیجه برساند که احتمالا نرخ ارز در ماههای آتی با افزایش مواجه خواهد شد و سیل نقدینگی افراد حقیقی برای حفظ ارزش پول راهی بازارهای دارایی خواهد شد و در این اثنا بازار سهام نیز بهعنوان یکی از این بازارها با استقبال مواجه خواهد شد یا مثلا فرد باید تشخیص دهد که تغییر ناگهانی نرخهای بهره موجود در اقتصاد، به بازاری مثل بازار سهام شوک ناگهانی وارد خواهد کرد، نظیر آنچه در بهار۹۹ برای بورس تهران رخ داد. در بهار آن سالنرخ بهره بینبانکی با کاهش معناداری مواجه شد و این موضوع، یکی از دلایلی بود که موجبات شکلگیری حباب قیمتی را در پنج ماه اول سال۹۹ در بورس تهران فراهم کرد. افزایش یکباره و ناگهانی همین متغیر نیز یکی از عوامل دیگری بود که سبب شد شتاب تخلیه هیجان در شاخصهای سهامی با سرعت معناداری ادامه یابد، پس میتوان گفت که بررسی شاخصهای پولی و اطلاعات اقتصاد کلان یکی از مواردی است که فرد سرمایهگذار با بررسی آن میتواند تا حدودی به نقاط شروع روند صعودی بازارها و شدت و حدت تداوم روندها پی ببرد.
مسائل سیاسی
موضوع دیگری که فرد با بررسی آنها قادر به تشخیص نقاط بهینه ورود به بازاری مثل بورس است، مسائل سیاسی است، یعنی یک تحلیلگر و سرمایهگذار بورسی باید تسلط نسبی بر مسائل سیاسی و اثرات کنشها و واکنشهای قدرتهای سیاسی و اقتصادی جهان، منطقه داشته باشد و اثرات تصمیمات سیاسی اقتصادهای بزرگ دنیا بر اقتصاد جهانی و قیمت کامودیتیها را بهدرستی درک کند، همچنین ضروری است که فرد با بینشی ژرف اثر فعل و انفعالات و فراز و نشیبهای روابط دیپلماتیک کشور خود با سایر کشورها را موردبررسی قرار دهد تا بتواند اثر این موضوعات بر بازارهای داخلی کشور و بهخصوص بازاری مثل بورس تهران را تفسیر کند. برای مثال بعد از امضای برجام در زمستان سال۹۴ و زدودهشدن موقت سایه تحریمها از سر اقتصاد کشور، شاخص گروه خودرو و ساخت قطعات به دلایلی نظیر احتمال سرمایهگذاریهای خارجی در صنعت خودروی کشور و امکان دستیابی به تکنولوژی تولید بهروز جهانی با رشد معناداری همراه شد که این موضوع اثر یک کنش سیاسی بر مقوله اقتصاد را توضیح میدهد یا تا زمانیکه شانس دونالد ترامپ از جو بایدن درنظرسنجیهای رسانههای مختلف آمریکا بیشتر بود، بازارهای ارز، طلا و سکه در ایران، پیروزی ترامپ را پیشبینی کرده بودند و تب داغ تقاضا در بازارهای مذکور
برقرار بود. قیمت دلار در اواخر مهر سال۹۹ به سقف قیمتی آن زمان خود یعنی ۳۲هزارتومان رسید و قیمت سکه نیز سقف آن زمان خود را در کانال ۱۶میلیونی تجربه کرد. درست از زمانیکه درنظرسنجیهای ایالاتمتحده شانس بایدن از ترامپ پیشیگرفت، شاهد کاهش التهاب بازارها بودیم و بازارهای مذکور با افت از سقفهای قیمتی خود همراه شدند. در مقام جمعبندی میتوان گفت که باید توجه به مسائل سیاسی و آمارهای پولی و بانکی برای تشخیص نقاط بهینه ورود به بازارها و خاصه بورس مدنظر قرار گیرد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: بورس نقاط ورود و خروج بازار سرمایه قیمت طلا و ارز قیمت موبایل سرمایه گذاری مسائل سیاسی بازار سهام بورس تهران نقاط ورود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۴۳۷۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا بورس به تنهایی میتواند باعث رونق تولید شود؟
رونق تولید موضوعی است که در سال های اخیر بیشتر مورد توجه سیاست گذاران کلان و مسئولان اقتصادی کشور قرار گرفته و سال ۱۴۰۳ نیز شعار جهش تولید با مشارکت مردم انتخاب شده است اما نقش بورس در این زمینه چیست؟
به گزارش ایسنا، کارشناسان اقتصادی بازار سرمایه را یکی از ابزارهای مناسب برای اجرای سیاست رونق تولید عنوان میکنند، اما آیا بورس به تنهایی میتواند باعث رونق تولید در کشور شود؟ برخی معتقدند که بورس به واسطه بازار ثانویه امکان جذب نقدینگی جدیدی ندارد و بنابراین نمیتواند به شرکت ها کمک کند و آنچه در بورس اتفاق می افتد، نوسانات متعدد است.
برزو حق شناس در گفت و گو با ایسنا با اشاره به اینکه بازار سرمایه یکی از مولفههای اقتصادی هر کشوری است، گفت: در واقع رونق تولید نیز یکی از سیاستهای کلان کشور در حوزه اقتصاد محسوب میشود که بورس جزئی از آن و یکی از ابزارهای اجرای این سیاست کلان محسوب میشود.
وی با اشاره به اینکه بورس نمیتواند به تنهایی باعث رونق تولید شود، یادآور شد: اگر سیاست های دیگر کشور در کنار بورس به کمک رونق تولید بیاید در آن زمان است که رونق تولید شکل می گیرد.
وی در بخش دیگری از صحبت های خود به تفاوت بازارهای اولیه و ثانویه پرداخت و ادامه داد: اینکه بورس بازار ثانویه است تعریف درستی است، اما اگر به درستی مدیریت نشود باعث اختلال در بازار اولیه می شود.
به گفته حق شناس، بازار اولیه به شرکتها کمک میکند تا تامین مالی شوند و بتوانند عرضه اولیه خود را برای سرمایه گذاران به نمایش بگذارند، اما در کنار بازار اولیه اگر بازار ثانویه یعنی بورس فعالیت بانشاطی نداشته باشد نمی توان انتظار داشت که بازار اولیه هم رونق پیدا کرده و با استقبال سرمایه گذاران رو به رو شود.
انتهای پیام